خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبلغ مذهبی
[اسم]
missionary
/ˈmɪʃəˌnɛri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مبلغ مذهبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
داعی
مبلغ
مترادف و متضاد
preacher
promoter
1.He was sent to our town as a missionary .
1. او به عنوان یک مبلغ مذهبی به شهر ما فرستاده شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
mission statement
mission
missing person
missing
missile
mississippi
missive
misspell
misspelled
misspent youth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان