خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تک فرزند
[اسم]
only child
/ˈoʊnli ʧaɪld/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تک فرزند
یکی یکدانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکفرزند
1.I am an only child.
1. من تک فرزند هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
under the knife
op
hospitalist
acupuncturist
personal protective equipment
parents-in-law
customer service
panties
accommodations
road sign
کلمات نزدیک
only
onlooker
online community
online
onion ring
only just
onomatopoeia
onomatopoeic
onset
onshore
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان