خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موشک
2 . پرتابه
[اسم]
projectile
/pɹədʒˈɛktəl/
قابل شمارش
1
موشک
گلوله
مترادف و متضاد
missile
2
پرتابه
جسم پرتابشونده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرتابه
گلوله
گلوله
تصاویر
کلمات نزدیک
projected
project
prohibitive
prohibition
prohibited
projection
projectionist
projector
proletarian
proletariat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان