خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آمادگی
[اسم]
readiness
/ˈredinəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آمادگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آمادگی
هوشیاری
1.Everyone has doubts about their readiness for parenthood.
1. همه درباره آمادگی آنها برای پدر و مادر شدن شک دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
readily
readership
reader
readdress
readable
reading
reading glasses
reading lamp
reading room
reading storybooks
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان