خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صمغ
[اسم]
resin
/ɹˈɛzɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صمغ
اَنگُم، رزین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رزین
تصاویر
کلمات نزدیک
resilient
resilience
resignedly
resigned
resignation
resinous
resist
resistance
resistant
resistor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان