خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پس فرستادن
[فعل]
to send back
/sɛnd bæk/
فعل گذرا
[گذشته: sent back]
[گذشته: sent back]
[گذشته کامل: sent back]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پس فرستادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازگرداندن
برگرداندن
پس فرستادن
مترادف و متضاد
give back
return
to send something back
چیزی را پس فرستادن
1. I had to send the shirt back because it didn't fit me.
1. مجبور شدم پیراهن را پس بفرستم، زیرا اندازه من نبود.
2. The laptop was faulty so I sent it back to the manufacturers.
2. لپتاپ مشکلدار بود، برای همین آن را به تولیدکنندگان پس فرستادم.
تصاویر
کلمات نزدیک
send away for
send an e-mail
send
senator
senate
send chills down one's spine
send flying
send for
send in
send off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان