Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . یواشکی رفتن
[فعل]
to sneak
/sniːk/
فعل ناگذر
[گذشته: sneaked]
[گذشته: sneaked]
[گذشته کامل: sneaked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
یواشکی رفتن
پاورچین رفتن، دزدکی رفتن یا حرکت کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیم شدن
مترادف و متضاد
creep
1.Did you sneak into my room while I was asleep?
1. آیا وقتی خواب بودم یواشکی داخل اتاق من رفتی؟
2.I sneaked up the stairs.
2. من یواشکی از پلهها بالا رفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
snazzy
snatch
snarl-up
snarl
snare drum
sneaker
sneakers
sneaking
sneaking suspicion
sneaky
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان