خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عقیم کردن
[فعل]
to spay
/speɪ/
فعل گذرا
[گذشته: spayed]
[گذشته: spayed]
[گذشته کامل: spayed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
عقیم کردن
اخته کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عقیم کردن
1.Have you had your cat spayed?
1. آیا گربه ی شما عقیم شده است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
spawning
spawn
spaulding
spatula
spatter
speak
speak a tongue
speak french
speak highly of
speak one's mind
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان