خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پایاننامه
[اسم]
thesis
/ˈθiːsɪs/
قابل شمارش
[جمع: theses]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پایاننامه
رساله، تز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برنهاد
پایاننامه
تز
رساله
1.Students must submit a thesis on an agreed subject within four years.
1. دانشجویان باید پایاننامههای خود را با موضوعی توافق شده طی چهار سال ثبت کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
these two are my cousins.
these steps lead to the basement.
these splash guards look nice on the car.
these sneakers are very durable.
these seats are really comfortable.
thespian
thetis
they
they are throwing snowballs.
they go to a coeducational school.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان