خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرستنده
[اسم]
transmitter
/trænsˈmɪtər/
قابل شمارش
1
فرستنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرستنده
1.radio transmitters
1. فرستندههای رادیویی
تصاویر
کلمات نزدیک
transmit
transmission
transmigrate
translucent
translator
transmute
transnational
transparency
transparent
transpire
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان