خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نامرتب
[صفت]
untidy
/ʌnˈtaɪdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: untidier]
[حالت عالی: untidiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نامرتب
شلخته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نابسامان
نامرتب
شلخته
آشفته
مترادف و متضاد
dishevelled
disordered
messy
unkempt
neat
tidy
1.Finding the house in such an untidy condition baffled us.
1. دیدن خانه در چنین حالت نامرتبی ما را مبهوت ساخت.
2.The bachelor's quarters were most untidy.
2. محل زندگی فرد مجرد بسیار نامرتب بود.
3.We must start a cleanup campaign to keep the campus from being so untidy.
3. (ما) باید یک جنبش پاکسازی شروع کنیم(ایجاد کنیم) تا از نامرتب بودن محوطه ی دانشگاه جلوگیری کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
unthinkable
unthankful
untested
untenable
untapped
untie
until
until further notice
untimely
untiring
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان