خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جاروبرقی
[اسم]
vacuum cleaner
/ˈvækjuəm kliːnər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جاروبرقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جاروبرقی
مترادف و متضاد
Hoover
1.A woman came in to pick up her vacuum cleaner that we'd repaired.
1. یک خانم آمد تا جاروبرقی که ما تعمیر کرده بودیم را پس بگیرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
vacuum
vacuous
vacillate
vaccine
vaccination
vacuum flask
vagabond
vagaries
vagina
vaginal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان