1 . کلامی 2 . فعلی
[صفت]

verbal

/ˈvɜrbəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلامی واژگانی، شفاهی

معادل ها در دیکشنری فارسی: حرفی زبانی شفاهی لفظی لغوی
مترادف و متضاد oral
  • 1.Many strikebreakers were subjected to verbal and physical attacks.
    1. بسیاری از اعتصاب‌شکن‌ها تحت حملات کلامی و جسمی قرار گرفتند.
a verbal agreement
توافق شفاهی

2 فعلی وابسته به فعل

معادل ها در دیکشنری فارسی: فعلی
specialized
a verbal noun
یک اسم فعل
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان