خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارخانه
2 . اجزای داخلی (دستگاه)
3 . اعمال
[اسم]
works
/wˈɜːks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارخانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کارخانه
مترادف و متضاد
factory
2
اجزای داخلی (دستگاه)
قطعات داخلی
3
اعمال
مترادف و متضاد
deeds
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
workroom
workplace
workpiece
workout suit
workout of the day
works council
works program
worksheet
workshop
workshop production
کلمات نزدیک
workplace
workout
workmanship
workmanlike
workman
worksheet
workshop
workstation
worktop
world
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان