خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدتر
2 . از این بدتر
[صفت]
worse
/wɜːrs/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدتر
شدیدتر
1.His behavior is even worse than his sister's.
1. رفتار او حتی بدتر از خواهرش است.
2.The heat is much worse in the daytime.
2. گرما در طول روز بسیار شدیدتر است.
3.The test was worse than I expected.
3. امتحان بدتر از آن بود که فکر می کردم.
[اسم]
worse
/wɜːrs/
غیرقابل شمارش
2
از این بدتر
بدتر از این
1."How was the movie?" "I’ve seen worse."
1. «فیلم چطور بود؟» «از این بدتر هم دیده ام.»
2.By the third month of the expedition they had endured many hardships, but worse was to follow.
2. تا ماه سوم کاوش، آنها سختیهای زیادی را تحمل کرده بودند، اما بدتر از این در راه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
worryingly
worrying
worry
worrisome
worried
worsen
worship
worst
worth
worthless
کلمات نزدیک
worrying
worry
worried sick
worried
worn out
worse off
worsen
worship
worshipper
worst
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان