خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیارزش
[صفت]
worthless
/ˈwɜːrθləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more worthless]
[حالت عالی: most worthless]
1
بیارزش
به دردنخور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیارزش
باطل
بنجل
تخمی
سخیف
ناچیز
مترادف و متضاد
valuable
1.A check is worthless if you don't sign it.
1. یک چک را اگر امضا نکنی بیارزش است.
تصاویر
کلمات نزدیک
worthiness
worth one's salt
worth
worst
worshipper
worthwhile
worthy
would
would like
would rather
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان