1 . بالای 2 . بالا 3 . بالا
[حرف اضافه]

above

/əˈbʌv/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بالای

معادل ها در دیکشنری فارسی: بالای در بالای بر فراز فوق
مترادف و متضاد atop over below beneath under
above something/somebody
بالای چیزی/کسی
  • 1. Her name comes above mine on the list.
    1. نام او بالای مال من در لیست می‌آید.
  • 2. There's a mirror above the sink.
    2. یک آینه بالای سینک است.
کاربرد واژه above به معنای "بالای"
حرف اضافه above در این کاربرد (به معنای بالای) برای نشان دادن موقعیت دو چیز نسبت به هم استفاده می شود. وقتی از above استفاده می کنیم منظور این است که چیزی با فاصله بالاتر از چیزی قرار گرفته است. اگر بین دو چیز فاصله ای نباشد از حرف اضافه on استفاده می شود. مثلا: "a mirror above the sink" (یک آینه بالای سینک)
در این جا منظور این است که آینه با فاصله از سینک قرار دارد و رویش نیست.
[قید]

above

/əˈbʌv/
غیرقابل مقایسه

2 بالا به بالا

مترادف و متضاد over overhead below beneath under
  • 1.It says on the box it's for children age three and above.
    1. روی جعبه نوشته که (مناسب) برای کودکان سه سال به بالا است.
  • 2.Match these words with the pictures above.
    2. واژه‌ها را به تصاویر بالا وصل کنید.
[صفت]

above

/əˈbʌv/
غیرقابل مقایسه

3 بالا

معادل ها در دیکشنری فارسی: بالادست
مترادف و متضاد below
the above diagram
نمودار بالا
کاربرد واژه above به معنای "بالا"
واژه above (به معنای بالا) در این کاربرد صفت است و قبل از اسم به کار می‌رود و موقعیت اسم را نشان می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان