خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوست انداختن (جانورشناسی)
[فعل]
to exuviate
/ɛɡzjˈuːvɪˌeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: exuviated]
[گذشته: exuviated]
[گذشته کامل: exuviated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پوست انداختن (جانورشناسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوست انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
exult
extroverted
extremist
extremely
extreme
eye
eye bolt
eye doctor
eye drops
eye mask
کلمات نزدیک
exultation
exultant
exult
exude
exuberant
eye
eye candy
eye contact
eye drops
eye level
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان