خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خارجی
2 . خارج
[صفت]
overseas
/ˌoʊ.vərˈsiːz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خارجی
خارج
1.There are a lot of overseas students in Cambridge.
1. دانشجویان خارجی زیادی در کمبریج هستند.
[قید]
overseas
/ˌoʊ.vərˈsiːz/
غیرقابل مقایسه
2
خارج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آن ور آب
1.Many people work overseas these days .
1. این روزها، افراد زیادی در خارج کار میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
overreact
overpriced
overpopulation
overpopulate
overpass
overshoe
oversized
overskirt
oversleep
overstuffed chair
کلمات نزدیک
overrun
overrule
overriding
override
overreact
oversee
overshadow
overshoot
oversight
oversimplification
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان