Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . همکلاسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
classmate
/ˈklæsmeɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همکلاسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همکلاس
همشاگردی
1.He went on a school trip with his classmates.
1. او با همکلاسیهایش به اردوی مدرسه رفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
classify
classicism
classical music
classical
classic french gray
classroom
classwork
claver
clavichord
clavicle
کلمات نزدیک
classless
classify
classifier
classified information
classified advertisements
classroom
classy
clatter
claude
claudia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان