Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . متوالی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
consecutive
/kənˈsɛkjətɪv/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متوالی
پی در پی، پیاپی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیاپی
پی در پی
مسلسل
1.This is the team’s fourth consecutive win.
1. این چهارمین برد متوالی این تیم است.
2.three consecutive days
2. سه روز متوالی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
conscious
conscientious
conscience-stricken
conquest
conoid
consecutively
consensually
consensus
consent
conservationist
کلمات نزدیک
consecration
consecrated
consecrate
conscription
conscript
consecutively
consensual
consensus
consent
consequence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان