Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جنگزده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
evacuee
/ɪˌvækjuˈiː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنگزده
پناهنده جنگی
1.During 1942 evacuee families started to arrive in the town.
1. در سال 1942 خانوادههای جنگزده شروع به آمدن به شهر کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
evacuation
evacuate
eva
euthanasia
eustachian tube
evade
evader
evaluate
evaluation
evaluator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان