Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فراغت از تحصیل
2 . مراسم فارغالتحصیلی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
graduation
/ˌgræʤuˈeɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فراغت از تحصیل
فارغالتحصیلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فارغالتحصیلی
1.Are you planning to look for a job after graduation?
1. قصد داری پس از فارغالتحصیلی به دنبال کار بگردی؟
2.He joined the army after graduation.
2. پس از فراغت از تحصیل به ارتش پیوست.
2
مراسم فارغالتحصیلی
جشن فارغالتحصیلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مراسم فارغالتحصیلی
1.I went to my graduation.
1. به جشن فارغالتحصیلیام رفتم.
2.My grandparents came to my high school graduation.
2. پدربزرگ و مادربزرگم به مراسم فارغالتحصیلی دبیرستان من آمدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
graduated
graduate student
graduate school
graduate from college
graduate
graduation ceremony
graffiti
graft
graham
graham cracker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان