من سر کار طی [هنگام] ساعت ناهارم از اینترنت استفاده میکنم.
long hours
ساعات طولانی
office/visiting hours
ساعات اداری/ملاقات
1.
I don't know the hospital's visiting hours.
1.
من ساعات ملاقات آن بیمارستان را نمیدانم.
2.
What are your office hours?
2.
ساعات اداری شما چیست؟
after hours
پس از ساعات کاری
Clients can now contact us by e-mail after hours.
حالا مشتریان میتوانند پس از ساعات کاری با ایمیل با ما ارتباط برقرار کنند.
کاربرد واژه hour به معنای ساعت
واژه hour (که به صورت اختصاری hr یا .hr نوشته میشود) به مدت زمان 60 دقیقه گفته میشود. هر شبانهروز به بیست و چهار بخش تقسیم شده که به هر کدام از این بخشها hour میگوییم. مثلا:
".The exam lasted an hour and a half" (امتحان یک ساعت و نیم طول کشید.)
واژه hour گاهی اوقات دقیقا به معنای 60 دقیقه نیست، بلکه حدوداً معادل یک ساعت است. مثلا:
".I'll be back in an hour" (من تا یک ساعت (دیگر) برمیگردم.)
"a hospital’s visiting hours" (ساعات ملاقات بیمارستان)
گاهی اوقات واژه hour در حالت جمع به حالت استعاری به مدت زمان طولانی اشاره میکند. مثلا:
".I've been waiting for hours" (خیلی وقت است که منتظر تو بودهام.)
".It took hours getting there" (رسیدن به اینجا ساعتها طول کشید.)
دقت کنید که با واژه hour از حرف تعریف an استفاده کنید.