[اسم]

idol

/ˈaɪdəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بت

معادل ها در دیکشنری فارسی: بت معبود
مترادف و متضاد icon totem
  • 1.Scientists are still trying to identify this idol found in the ruins.
    1. دانشمندان هنوز در تلاش هستند بتی را که در خرابه‌ها پیدا شده است، شناسایی کنند.
  • 2.This small metal idol illustrates the art of ancient Rome.
    2. این بت فلزی کوچک هنر روم باستان را نشان می‌دهد.

2 فرد مشهور و محبوب قهرمان، ستاره

مترادف و متضاد hero star
  • 1.Baseball players were his childhood idols.
    1. بیسبالیست‌ها قهرمانان دوران بچگی او بودند.
a pop idol
ستاره موسیقی پاپ
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان