Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پسر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
lad
/læd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پسر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پسر
پسربچه
جوانک
مترادف و متضاد
laddie
lass
1.He's a nice lad.
1. او یک پسر خوب است.
2.Hurry up, lad.
2. عجله کن، پسر.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
lactuca sativa asparagina
lactose intolerance
lactic
lactase deficiency
laconically
ladder
ladder-back chair
laddie
lade
laden
کلمات نزدیک
lacy
lactose
lacto-vegetarianism
lacto-ovo-vegetarianism
lacrosse
ladder
laddie
laden
ladies and gentlemen!
ladies' room
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان