Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اعتراف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
make a confession
/meɪk ə kənˈfɛʃən/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اعتراف کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعتراف کردن
1.After hours of questioning by police, she made a full confession.
1. بعد از ساعتها بازپرسی توسط پلیس، او کاملا (به همه چیز) اعتراف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
make a complaint
make a commitment
make a comment
make a comeback
make a claim
make a dash
make a date
make a deal
make a decision
make a dent in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان