Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معطر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
perfumed
/pˈɜːfjuːmd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more perfumed]
[حالت عالی: most perfumed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معطر
عطرآگین، عطری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معطر
عطرآگین
عطری
formal
مترادف و متضاد
scented
a perfumed breeze
نسیمی عطرآگین
تصاویر
کلمات نزدیک
perfume
performing arts
performer
performance-enhancing drugs
performance art
perfunctorily
perfunctory
perhaps
perigee
peril
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان