Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مکرر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
repeated
/rɪˈpiːtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more repeated]
[حالت عالی: most repeated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مکرر
پی در پی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مکرر
1.repeated absences from work
1. غیبتهای مکرر از سرکار
تصاویر
کلمات نزدیک
repeatable
repeat
repeal
repayment
repayable
repeatedly
repel
repellent
repent
repentance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان