خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخلوط کن (دستگاه)
[اسم]
blender
/ˈblɛndər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخلوط کن (دستگاه)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همزن
مخلوطکن
1.An electric blender
1. یک مخلوط کن برقی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
blend in
blend
blemish
bleep
bleeding
blending scissors
blesbok
blessing
bleu
blight
کلمات نزدیک
blended family
blended
blend
blench
blemish
blenny
bless
bless you
blessed
blessedness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان