خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همایش
[اسم]
conference
/ˈkɑnfərəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همایش
کنفرانس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
همایش
نشست
گردهمایی
کنفرانس
مترادف و متضاد
congress
discussion
meeting
1.Our firm holds a conference annually.
1. هر ساله شرکت ما یک همایش برگزار میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
confer
confederation
confederate
confederacy
confectionery
conference call
confess
confession
confessional
confessor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان