خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلوگیری
2 . سد نفوذ (سیاست)
[اسم]
containment
/kəntˈeɪnmənt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جلوگیری
محدودسازی
2
سد نفوذ (سیاست)
سیاست جلوگیری از نفوذ دشمن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
containership
containerize
containerful
container vessel
container ship
contaminant
contaminate
contaminated
contaminating
contamination
کلمات نزدیک
container
contain
contagious
contagion
contact lens
contaminate
contaminated
contamination
contemn
contemplate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان