[صفت]

contaminated

/kənˈtæməˌneɪtəd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more contaminated] [حالت عالی: most contaminated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آلوده

معادل ها در دیکشنری فارسی: آلوده
مترادف و متضاد adulterate
  • 1.This contaminated water supply must be closed to the public.
    1. این منبع آب آلوده باید به روی عموم بسته شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان