خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نفرینشده
2 . گرفتار
3 . بداخلاق
[صفت]
cursed
/kɜːrst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cursed]
[حالت عالی: most cursed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نفرینشده
طلسمشده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نفرین شده
ملعون
لعنتی
1.The necklace was cursed.
1. گردنبند طلسم شده بود.
2
گرفتار
دچار
3
بداخلاق
بدعنق، بددهان
old use
تصاویر
کلمات نزدیک
curse
currycomb
curry powder
curry leaf
curry
cursive
cursor
cursory
curt
curtail
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان