خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیوارنگاری
[اسم]
graffiti
/ɡrəˈfiːti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیوارنگاری
گرافیتی، نقاشی دیواری
1.Someone had scrawled graffiti all over the school walls.
1. یکی روی دیوارهای مدرسه گرافیتی کشیده بود.
2.The subway was covered in graffiti.
2. مترو پوشیده از نقاشی های دیواری بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
graduation ceremony
graduation
graduated
graduate student
graduate school
graft
graham
graham cracker
grail
grain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان