خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بچهدار شدن
[عبارت]
have a baby
/hæv ə ˈbeɪbi/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بچهدار شدن
بچه به دنیا آوردن
1.I'm going to have a baby soon.
1. من به زودی بچهدار خواهم شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
have
haute couture
haut-relief
hausa
haunting
have a bee in one's bonnet
have a bellyful of
have a blast
have a bone to pick with
have a break
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان