خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بت
2 . فرد مشهور و محبوب
[اسم]
idol
/ˈaɪdəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بت
معبود
مترادف و متضاد
icon
totem
1.Scientists are still trying to identify this idol found in the ruins.
1. دانشمندان هنوز در تلاش هستند بتی را که در خرابهها پیدا شده است، شناسایی کنند.
2.This small metal idol illustrates the art of ancient Rome.
2. این بت فلزی کوچک هنر روم باستان را نشان میدهد.
2
فرد مشهور و محبوب
قهرمان، ستاره
مترادف و متضاد
hero
star
1.Baseball players were his childhood idols.
1. بیسبالیستها قهرمانان دوران بچگی او بودند.
a pop idol
ستاره موسیقی پاپ
تصاویر
کلمات نزدیک
idly
idler
idleness
idle talk
idle
idolater
idolatrous
idolatry
idolize
idyll
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان