خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هنرهای نمایشی
[اسم]
the performing arts
/pərˌfɔːrmɪŋ ˈɑːrts/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هنرهای نمایشی
1.Tickets to the theater are a perfect gift for someone who loves the performing arts.
1. بلیت تئاتر هدیهای عالی برای کسی است که عاشق هنرهای نمایشی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
performing
performer
performance
perform
perfectly
perfume
perhaps
pericardium
peridot
peridotite
کلمات نزدیک
performer
performance-enhancing drugs
performance art
performance
perform
perfume
perfumed
perfunctorily
perfunctory
perhaps
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان