خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعصب
[اسم]
preconception
/prikənˈsɛpʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تعصب
پیش داوری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشداوری
مترادف و متضاد
assumption
1.It is difficult to overcome preconceptions if we are not open to new ideas.
1. اگر ذهن مان به ایده های جدید باز نباشد فایق آمدن بر تعصبات مشکل خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
preconceived
precocious
preclude
precision
precisely
precondition
precursor
predate
predator
predatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان