1 . تعصب
[اسم]

preconception

/prikənˈsɛpʃən/
قابل شمارش

1 تعصب پیش داوری

معادل ها در دیکشنری فارسی: پیش‌داوری
مترادف و متضاد assumption
  • 1.It is difficult to overcome preconceptions if we are not open to new ideas.
    1. اگر ذهن مان به ایده های جدید باز نباشد فایق آمدن بر تعصبات مشکل خواهد بود.
تصاویر
  •  تصویر preconception - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان