خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به تناسب
[قید]
proportionately
/prəˈpɔrʃənətli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به تناسب
متناسبا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به تناسب
1.The risk of harm increases proportionately with the dose.
1. خطر آسیب به تناسب مقدار [دوز] افزایش مییابد.
تصاویر
کلمات نزدیک
proportionate
proportional representation
proportional
proportion
proponent
proposal
propose
propose a theory
propose to a woman
proposed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان