خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرسختی
2 . انعطافپذیری
[اسم]
resilience
/rɪˈzɪliəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرسختی
پوستکلفتی، تابآوری
مترادف و متضاد
toughness
1.He showed great courage and resilience.
1. او شجاعت و سرسختی زیادی از خود نشان داد.
2
انعطافپذیری
حالت ارتجاعی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نرمش
مترادف و متضاد
flexibility
the natural beauty and resilience of wool
زیبایی طبیعی و انعطافپذیری پشم
تصاویر
کلمات نزدیک
resignedly
resigned
resignation
resign oneself to
resign
resilient
resin
resinous
resist
resistance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان