Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . غرضورز
[صفت]
spiteful
/ˈspaɪtfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more spiteful]
[حالت عالی: most spiteful]
1
غرضورز
کینهتوز، غرضورزانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پستفطرت
مغرضانه
کینهجو
مترادف و متضاد
malicious
1.She was spiteful and unkind to them.
1. او در رفتار با آنها کینهتوز و نامهربان بود.
2.Why had she made such a spiteful remark?
2. چرا او چنین اظهار نظر غرضورزانهای راجع به من کرد؟
تصاویر
کلمات نزدیک
spite
spit-roast
spit
spiritually
spirituality
spitefully
spitting image
spittle
splash
splash out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان