خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شناگر
[اسم]
swimmer
/ˈswɪm.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شناگر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شناگر
آبباز
1.Oliver is a very strong swimmer.
1. "اولیور" شناگر قدرتمندی [ماهری] است.
تصاویر
کلمات نزدیک
swim shorts
swim
swill
swig
swiftness
swimming
swimming bath
swimming cap
swimming costume
swimming goggles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان