[فعل]

to swim

/swɪm/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: swam] [گذشته: swam] [گذشته کامل: swum]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شنا کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبتنی کردن شنا کردن
  • 1.I swam two miles this morning.
    1. من امروز صبح دو مایل شنا کردم.
  • 2.We spent the day on the beach but it was too cold to swim.
    2. ما تمام روز را در ساحل گذراندیم، اما (هوا) برای شنا کردن زیادی سرد بود.
کاربرد فعل swim به معنای شنا کردن
معادل فعل swim در فارسی "شنا کردن" است. فعل swim یا شنا کردن هم برای حیوانات و هم برای انسان‌ها به کار می رود. به عمل حرکت افقی در آب توسط حرکت دادن پاها و دست‌ها (البته برای انسان‌ها بدین شکل است) شنا کردن گفته می‌شود. مثال:
".I swam two miles this morning" (من امروز صبح دو مایل شنا کردم.)
".We spent the day on the beach but it was too cold to swim" (ما تمام روز را در ساحل گذراندیم، اما (هوا) برای شنا کردن زیادی سرد بود.)
[اسم]

swim

/swɪm/
قابل شمارش

2 شنا

معادل ها در دیکشنری فارسی: آبتنی شنا
to go for a swim
برای شنا رفتن
  • We went for a swim in the river.
    برای شنا به رودخانه رفتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان