Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شنا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
swimming
/ˈswɪmɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شنا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبتنی
شنا
1.I want to go swimming and cycling.
1. میخواهم بروم شنا و دوچرخهسواری.
2.Let's go swimming today.
2. بیا امروز برویم شنا.
swimming pool
استخر شنا
تصاویر
کلمات نزدیک
swimmer
swim shorts
swim
swill
swig
swimming bath
swimming cap
swimming costume
swimming goggles
swimming pool
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان