مترادف و متضاد
educate
instruct
lecture
tutor
conceal
confuse
1.He taught for several years before becoming a writer.
1.
او قبل از نویسنده شدن، چندین سال تدریس کرد.
2.Where do you teach?
2.
کجا تدریس میکنید؟
to teach something
چیزی درس دادن
She teaches chemistry.
او شیمی درس میدهد.
to teach something to somebody
چیزی به کسی درس دادن
He teaches English to foreign students.
او به دانشجویان خارجی انگلیسی درس میدهد.
to teach somebody something
به کسی چیزی درس دادن
He teaches them English.
او به آنها انگلیسی درس میدهد.
to teach somebody to do something
به کسی انجام کاری را یاد دادن
Could you teach me to do that?
میتوانی به من انجام آن کار را یاد بدهی؟
to teach somebody how/what...
به کسی یاد دادن چگونه/چه و...
My father taught me how to ride a bike.
پدرم به من یاد داد چگونه دوچرخهسواری کنم.
to teach (somebody) that…
(به کسی) یاد دادن که...
My parents taught me that honesty was always the best policy.
پدر و مادرم به من یاد دادند که صداقت همیشه بهترین رویه است.
کاربرد فعل teach به معنای یاد دادن
فعل teach بهطور کلی به معنای چیزی را به کسی یاد دادن است. مبحث آموزشی میتواند اطلاعاتی جدید، نحوه استفاده از چیزی، زبان، ریاضی و یا هر چیز دیگر باشد. این فعل بیشتر به تدریس در مدرسه، دانشگاه و یا در یک مؤسسه اشاره دارد. مثال:
".He teaches English to foreign students" (او به دانشجویان خارجی انگلیسی یاد میدهد.)
2
درس عبرت دادن
informal
to teach somebody something
چیزی به کسی درس عبرت دادن
The whole experience taught him to be more careful with money.
کل تجربه به او درس عبرتی داد که در پول (خرج کردن) بیشتر دقت کند.
to teach somebody to do something
به کسی برای انجام کاری درس عبرت دادن
1.
I'll teach you to call me a liar!
1.
به تو درس عبرتی خواهم داد که دیگر من را دروغگو خطاب نکنی!
2.
Lost all your money? That'll teach you to gamble.
2.
همه پولت را باختی؟ این به تو درس عبرت میدهد که دیگر قمار نکنی.
کاربرد فعل teach بهمعنای درس عبرت دادن
فعل teach بهمعنای "درس عبرت دادن" به یادگرفتن یا درس گرفتن از تجربهای معمولاً تلخ و ناخوشایند اشاره دارد و این تجربه سبب میشود که عملی که به این تجربه بد ختم شدهاست، دیگر تکرار نشود.
در مفهومی دیگر، این فعل برای متقاعد کردن کسی بهصورت تهدیدآمیز برای انجام ندادن کاری اشتباه یا زیانآور استفاده میشود.