خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انتقال
2 . پخش (رادیویی یا تلویزیونی)
[اسم]
transmission
/trænˈsmɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتقال
ارسال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتقال
سرایت
the transmission of the HIV virus
انتقال ویروس اچآیوی
2
پخش (رادیویی یا تلویزیونی)
برنامه
تصاویر
کلمات نزدیک
transmigrate
translucent
translator
translation
translate
transmit
transmitter
transmute
transnational
transparency
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان