Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بیوه
[صفت]
widowed
/ˈwɪdoʊd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیوه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیوه
1.his widowed father
1. پدر بیوه او
تصاویر
کلمات نزدیک
widow
widget
widespread support
widespread dissatisfaction
widespread damage
widower
widowhood
width
wield
wife
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان