خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاملا
[قید]
entirely
/ɪnˈtaɪərli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کاملا
کلا، تماما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بکلی
تماما
یکقلم
ششدانگ
مترادف و متضاد
completely
1.I'm not entirely convinced it will work.
1. من کاملا متقاعد نیستم که آن کار کند.
2.That land is entirely dry.
2. آن زمین تماما خشک است.
3.They are entirely right about the economy.
3. آنها راجع به اقتصاد کاملا درست میگویند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
entire
enthusiastic
enthusiast
enthusiasm
enthronization
entomb
entombment
entrails
entrance
entrance exam
کلمات نزدیک
entire
enticing
enticement
entice
enthusiastically
entirety
entitle
entitled
entitlement
entity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان