-
1.
I got a call from Pete last night.
1.
دیشب پیت با من تماس گرفت.
-
2.
I've just got a couple of calls to make.
2.
من فقط باید چندتا تماس بگیرم.
-
Could you give me a call when you have time?
میتوانید هر موقع فرصت داشتید با من تماس بگیرید؟
-
Do you mind if I just make a quick phone call?
اشکالی ندارد من یک تماس تلفنی سریع [کوتاه] بگیرم؟
-
1.
I left a message but he didn't return my call.
1.
من پیغام گذاشتم، اما او تماسم را پاسخ نداد.
-
2.
I'll take the call in my office.
2.
تماس را در دفترم پاسخ میدهم.
کاربرد واژه call به معنای تماس
واژه call به معنای تماس تلفنی برای اشاره به عمل صحبت کردن با کسی پشت تلفن دارد. این اسم با افعالی مانند make, give, get, receive, have, take بهکار میرود که هر کدام معانی خود را دارند که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
"to get a call from somebody" (تماس از کسی داشتن)
"to have a call from somebody" (تماس از کسی داشتن)
"to receive a call from somebody" (تماس از کسی داشتن)
"to give somebody a call" (با کسی تماس گرفتن)
"to make a call" (تماس گرفتن)
"to take a call" (تلفن جواب دادن)
"to return a call" (تماس تلفنی را پاسخ دادن) این ساختار زمانی بهکار می رود که کسی به شما زنگ زده و نتوانستید پاسخ دهید و بعدا در فرصت مناسب به او زنگ میزنید.